-هری یه بار گفت که از استرالیا خیلی خوشش میاد چون وقتی اونجا بود ریحانا اونو جـ.ذ.ا.ب خطاب کرده :d
2- هری یه دختر میخواد که نصفه شب بهش زنگ بزنه (دختره) و راجب هر چرت و پرتی حرف بزنن
3- بخش موردعلاقه هری از Story of my life بخشیه که زین و خواهرش همدیگرو ب.ـغـ.ل کردن
4-هری قبلا یکبار ژاکتشو داده بود به یه فن چون بیرون خیلی سرد بوده
5-هری بزرگترین دستا توی گروه رو داره
6-هری میگه دخترایی با شلوارک و دامن نمیتونن اونو تحت تاثیر قرار بدن
7-هری میگه قبول داره که صدای واقعا ناهنجاری داره
8- هری نمیدونه چرا دخترا اونو جـ.ذ.ا.ب خطاب میکنن
9- هری از اینکه دخترا بهش لقب بدن خوشش نمیاد
10-هری 183 سانتی متر قد داره ، سایز پاش هم 44 ـه
11- وقتی که هری استرس داره لبش میلرزه
12-پای چپش یک اینچ از پای راستش بلندتره
13-هری میگه موقع خوندن آهنگ خوشحاله
14-هری بیشترین فالوور روی توی تـ.و.ی.ت.ر داره
15- هری فکر میکنه جما خواهرش هیچوقت یه دستیار خوب نمیشه چون اصلا به حرفای هری گوش نمیکنه
16- ویژگی موردعلاقه هری واسه ی یه دختر وفاداریه
17- قبل اینکه هری بخواد ادای مایلی رو در بیاره واسه هالووین و مثل اون لباس بپوشه با مایلی ملاقات کرد تا مطمئن بشه مایلی راضیه
18- یبار یه دختر سعی کرد تا گوشی هری رو از تو جیبش بدزده
19-هری میگه که از بغل کردن طرفدارا خسته نمیشه (اونا هم خسته نمیشن)
20-هری به خودش از 10 نمره 6 میده :|
21-هری فکر میکرد که یکی از بچه های باهوش مدرسه اس
22-هری فکر میکنه اگه هیچوقت از اعضای گروه وان دی نمیشد مردم مثل الان دوستش نداشتن
23-هری از خوردن نون های فانتزی و کره ی بادام زمینی خوشش میاد (من کره بادام زمینی خوردم اصلا اونقدرا هم خوشمزه نیست)
24-هری و لویی یه بار توی تلویزیون دعوا کردن
25-هری هیچوقت مامانش رو ناراحت نمیکنه
26-هری از تخم مرغ های مخلوطی که درست میکنه خوشش میاد
27-هری واسه ی تولد لو (آرایشگر پسرا) یه ساعت آبی کوچیک خرید
28-هری هم میتونه گیتار پاپ هم گیتار برقی بزنه!!
29-شش تا از آهنگای آلبوم "midnight memories" رو هری نوشته :)
30-هری توی سه شنبه به دنیا اومده (مثل من)
31-هری یه شب که مـ.سـ.ت بوده به مامانش زنگ میزنه و فکر میکنه مامانش دوست//دختر سابقشه و به مامانش ابراز علاقه میکنه
32-یبار توی کنسرت سن دیگو هری با یه توپ سفید لیامو میزنه چون لیام داشته ادا و اصول در میاورده(الهیی فداش بشم که خودش تو کنسرت خیلی سنگینه)
33-هری میتونه یه خورده آلمانی صحبت کنه
34-هری هیچوقت با یکی که پیر تر از مادرش باشه قرار نمیذاره (نه جان من بیا بذار)
35-هری وقتی جوون تر بود یبار به یه سوپرمارکت لگد زد و به مشتریا فـ.حـ.ش داد
36-مامان هری هنوز اونو بچه صدا میزنه :|
37-هری 3 تا دوچرخه واسه تولد 3 سالگیش کادو گرفت :)
38-یبار هری برخورد میکنه با یه سگ و بعد میاد از سگه عذرخواهی میکنه!!
39-هری از وقتی که نایل شروع میکنه به باد در دادن بدش میاد D:
40-هر وقت پسرا توی هتل باید اتاقاشونو تقسیم کنن هری و زین روی یه تخت می خوابن
41-هری وقتی به دنیا اومد 4 کیلو و 200 گرم بود (تبدیل کردم)
42-هری یبار چایی ریخت روی زیر بغل نایل وقتی نایل خواب بود تا وقتی بیدار شد احساس رطوبت کنه :|
43-هری طرفدار هکر هاس
44- یبار پسرا کنسرت رو بخاطر اینکه هری دستشویی داشت متوقف کردن :|)بهار منم پرنیان این متنه برای همون کنسرتس که داریم)
45-هری راست دسته :)
46-هری یبار سعی کرد واسه ی لوکس اکانت تـ.و.ی.ت.ر بسازه
47-هری عقیده داره که t.w.e.r.k کاملا نا مناسبه!
48-هری از کلمه ی مشهور متنفره
49-هری فکر میکنه دخترایی که کارهای بچگونه میکنن ، بهترینن !!
50 هری هر روز بعد از مدرسه میرفت و ماهی با چیپس میخورد و صاحب های مغازه تعجب کرده بودن که چرا هری هیچوقت چاق نمیشه !!
1D